فیلم سینمایی جنگ ستارگان 4
جنگ ستارگان اپیزود چهارم: امیدی تازه
امیدی تازه (به انگلیسی: A New Hope) اولین فیلم از سری فیلمهای جنگ ستارگان است که از نظر وقیع داستانی و سیر زمان قسمت چهارم است، کارگردان و نویسنده فیلم نامه آن جورج لوکاس است و این فیلم در سال ۱۹۷۷ اکران شد، در سال ۲۰۰۴ نسخهای از این فیلم منتشر شد که افکتهای تصویری و جلوههای ویژه جدیدتری به آن اضافه شده بود که بسیار هم مورد توجه بینندگان واقع شد متن صفحه.
داستان
خطر لوثشدن: آنچه در زیر میآید ممکن است قضیه یا پایان ماجرا را لو دهد!
دو ربات به دنبال اوبی ون کنوبی میگردند در این راه لوک اسکای واکر جوان برای کمک به آنها سیاره محل سکونت خود را همراه با اوبی ون کنوبی و هان سولو ترک میکند، تا برای نجات پرنسس لیا و کهکشان به سایر شورشیان بپیوندد...
جنگهای ستارهای قسمت چهارم: امیدی تازه یا Star Wars Episode IV: A New Hope که نخست در ۱۹۷۷ به نام جنگهای ستارهای اکران شد، فیلمی علمی-تخیلی در زیر سبک اپرای فضایی است که جرج لوکاس آن را نوشته و کارگردانی کردهاست.
این فیلم اولین قسمت از مجموعه سهگانه جنگهای ستارهای جورج لوکاس و چهارمین قسمت از ششگانهاست. قسمتهای بعدی داستان را ادامه دادند و سه فیلم بعدی که از مه ۱۹۹۹ اکران شدند، به داستان پسزمینهٔ این مجموعهٔ سهگانهٔ نخست به خصوص تاریخ شخصیت دارت ویدر میپرداختند. این فیلم با شالودهشکنیهایی که در زمینهٔ جلوههای ویژه داشت، موفقترین، موثرترین و محبوبترین فیلم تاریخ سینمای علمیتخیلی شمرده میشود.
فیلم با حملهٔ ناوگان امپراطوری به یک کشتی سیاسی متعلق به جمهوری آلدران آغاز میشود و با ماجرای لوک اسکایواکر و ابی وان کنوبی از تاتویین تا یاوین ۴ به پایان میرسد.
لوک نزد عمویش بزرگ میشود، و از خانوادهاش اطلاعات چندانی ندارد؛ تا اینکه یک روز، عمویش دو روبوت برای کار در مزرعه میخرد. روبوتها همان سی تری پی او و آر تو دی تو هستند که از سفینه لیا اورگانا که توسط دارت ویدر مورد بازرسی قرار گرفته، فرار کردهاند.
آر تو دی تو حامل پیامی برای اوبی وان کنوبی است که در اکنون سیاره تاتویین زندگی میکند. اوبیوان سالهاست که نام اصلیاش را بازگو نکرده و همه او را به نام بن ِ پیر میشناسند. لوک موفق میشود، پیام ضبط شده در آر تو دی تو را که به صورت هولوگرام است، مشاهده کند.
پیام را خود پرنسس اورگانا ضبط کردهاست. لوک با مشاهده همان پیام به پرنسس دل میبندد. پیام خطاب به اوبی وان کنوبی است، و لوک که کسی را به این نام نمیشناسد، احتمال میدهد منظور همان بن پیر باشد. پس آر تو دی تو را نز بن میبرد و آنجاست که با خبر میشود، پدرش یک جدای بودهاست.
اوبیوان به او میگوید پدرش در جدال با شخصی با نام دارت ویدر کشته شده، و شمشیر پدرش را به او نشان میدهد. لوک تصمیم میگیرد به انقلابیون بپیوندد، و هر طور شده پرنسس لیا را پیدا کند. اوبیوان به لوک که آخرین امید جدایها و امپراطوری به حساب میآید، تعلیم میدهد و او را با مفاهیم فراموش شدهٔ جدای آشنا میسازد.
دانلود بخش اول
دانلود بخش دوم